حرف های کودکانه

رد پای یک غایب

حرف های کودکانه

رد پای یک غایب

شیپوره عقبی

به نومیدی افکار و ناخشتی اعمال باد در شیپوره بد انسانی و بد اعمال کش که ای دوست من نیز دشمن بگردم من نیز خنجر کشان آمال تو را بگردم... 

ای دوست خوش صفت آه بر کش که حرم آن دنیا را به خود سوزد عقبی را به بت 

ای دوست سپید شرم به خود آی کین ماه چهره نیز تنها بگشته به خدایم دیگر توانم پایان گشته 

عزیزکم ما را تا به کی امید نزول دادی و اعمال زشت این لایزال بی وجود را تماشاگه 

دوردانه ما حتم است حق است وجود تو وجود پر نعم و سازش این روزگار خصیم که ما نیزخرده بگشته تو را طالب و تو را بنده آواز بندگی آمال گشته...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد