قلم بتراشم از هر استخوانم
مرکب گیرم از خون رگانم
بگیرم کاغذی از پرده ی دل
نویسم بر تو دوست مهربانم:
درد عشق و عاشقی درمان ندارد
راز عشق و عاشقی پایان ندارد